صنعت چاپ نیازمند همدلی و هم زبانی است صنعتی است که تکروی در آن معنا نمی دهد. باخبر شدیم که تشکل سراسری صنعت چاپ کشور در حال شکل گیری است . حتی هیات موسس آن هم که متشکل از سه نماینده ی تهران عبارت بودند از استاد علینقلی (رئیس اتحادیه ی چاپ تهران) و جلیل غفاری رهبر(رئیس اتحادیه صحاف) و احمد ابوالحسنی (رئیس اتحادیه لیتوگراف) و چهار نماینده ی شهرستان ها شامل غلامرضا شجاع (رئیس شرکت تعاونی لیتوگراف) و علی مغانی (رئیس اتحادیه ی چاپ مشهد) و مجتبی محمودیان ( رئیس اتحادیه چاپ اصفهان). در همین راستا سعی کردیم درباره ایجاد این تشکل سراسری نظر تک تک این عزیزان را جویا شویم ولی متاسفانه علی رقم تلاش بسیار نتوانستیم با رئیس اتحادیه چاپخانه داران تهران و اصفهان ارتباط بگیریم . ماحصل تلاش چاپ و نشر برای تهیه گزارش از تاریخچه تشکیل کنفدراسیون چاپ و تحرک امروز اهالی این صنعت پیش روی شماست
توزیع دلار همه را دور هم جمع کرد
محمد کلاری در پاسخ به این پرسش که کنفدراسیون صنعت چاپ چرا تا به حال شکل نگرفته و آیا در گذشته برای تشکیل چنین تشکلی تلاشی صورت گرفته یا خیر به چاپ و نشر می گوید : فکر می کنم در یال 82 یا 83 بود یک روز فردی به نام مرتضی هاشمی از وزارت بازرگانی با من تماس گرفت و من را احضار کرد. فکر می کنم ایشان آن موقع مدیر کل بودند به آنجا رفتیم ایشان گفت حدود 3 میلیون دلار ارز دولتی برای صنف شما در نظر گرفته شده است و بنا به اعتمادی که ما به شما داریم می خواهیم این را در اختیار شما قرار دهیم تا هرجور که صلاح است برای پیشرفت این حوزه هزینه کنید منتها نصف این مبلغ باید به شهرستان ها تخصیص داده شود و نصف دیگر برای تهران در نظر گرفته شده است
من کسی از استان ها را نمی شناختم اما با تحقیق بیشتر قرار شد که با ادارات کل ارشاد استان ها آن ها تماس گرفته شود و نفرات ذیربط را معرفی کنندو لیستی در اختیار ما قرار دهند . آن زمان حتی بسیاری از استان ها چیزی به عنوان اتحادیه در خود نداشته اند و معتمدینی بودند که کارهای تشکلی را به انجام می رساندند . لیست به ما داده شد و ما طبق آن از دوستان دعوت به عمل آوردیم بیش از 40 نفر به تهران آمدند و جلسه ای تشکیل شد. ما مساله را توضیح دادیم و همان روز 9 نفر به عنوان نماینده انتخاب شدند تا جایی که یادم می آید مثلا آقایان زینال زاده و غلامعلی زاده از تبریز بودند و از کرمانشاه کاشفی و رزقی نماینده مشهد حسین زاده و قم قانع صفت بود . از اصفهان کیوان فر و مشتاقی و از قزوین جلیلیان بودند تا جایی که یادم میاد نمایندگان دیگر لیوانی از مازندران بود و صبوری از شیراز از گرگان و رشت هم نمایندگانی بودند که اسمشان الان در خاطرم نیستم . خلاصه این ها انتخاب شدند و قرار شد هر کس هر پرفرمی از هرجا می تواند بگیرد و بیاورد و برابر با واردات انجام شده پرداخت ها انجام شود. پرداخت ها باید به صورت یکجا انجام می شد و اتحادیه ها هم توان این کار را نداشتند و برای سرو سامان دادن به این کار تعاونی نیاز بود از طرفی بسیاری از استان ها اتحادیه نداشتند و تعاونی داشتند و بالعکس . بالاخره من به تبع کار پیشنهاد دادم که هر ماه یک جلسه در یکی از شهرستان ها برگزار شود که برای اولین جلسه هم حسین زاده نماینده مشهد همه را به آنجا دعوت کرد و جلسه اول در مشهد برگزار شد . در واقع بنای این اتحادیه همین پول بود که به تشکیل تعاونی و اتحادیه سراسری انجامید یعنی گفتیم حالا که این تجمیع صورت گرفته بهتر است برای سهولت کارهای آتی و همچنین مودت بیشتر بین صنعت گران چاپ یک اتحادیه سراسری (کنفدراسیون صنعت چاپ ) داشته باشیم
مجوزی برای اتحادیه سراسری
بنده به وزارت بازرگانی رفتم و برای تشکیل یک اتحادیه ی سراسری درخواست مجوز کردم که کمال همکاری صورت گرفت و مجوز آن به سرعت آماده شد. بعد با همکاری همین دوستانی که از سراسر کشور آمده بودند تشکلی هم از تعاونی استان های کل کشور راه انداختیم و جواز آن را گرفتیم و بر مبنای آن شروع به کار کردیم این مدارک هنوز موجود است و خود من یک نسخه از آن را دارم
اتحادیه و تعاونی به صورت مستقل اما هماهنگ باهم به کار ادامه می داد و ما سمینارهای سالانه هم برگزار می کردیم. بعداز مدتی من استعفا دادم و از تشکل بیرون آمدم و کار را به هیات مدیره شرکت های تعاونی سپردم شرکت تعاونی هنوز هم وجود دارد اما فعال نیست اکنون اسناد و مدارک و حساب و کتاب ها نزد آقای مقانی در اتحادیه ی واردکنندگان و صادرکنندگان است
زمانی که خودمن فعالیت داشتم یک اتاق در طبقه ی پنجم اتحادیه تهران به اتحادیه سراسری اختصاص داده بودم که افراد بعدی که آمدند اولین کاری که کردند تخلیه ی آن اتاق بود. من آن جا را تخلیه کرده و سایر اسناد و مدارک و ملزومات دیگر را به بالاخانه چاپخانه صادق منتقل کردم اما پس از آن دیگر نمایندگان کاری نکردند و کار مسکوت ماند . وقتی این مسئله پیش آمد به فکرم رسید که با تجمیع حومه تهران اتحادیه استانی را تشکیل دهم کرج و ورامین و رباط کریم و دماوند و امثال آن ها در طرح من حضور داشتند اما دیدیم که مثلا فیروزکوه چاپخانه ندارد و دماوند فقط دو چاپخانه دارد و فقط کرج بود که 70 چاپخانه داشت از این رو اگر اتحادیه تشکیل می شد چندان کارایی نداشت و از طرفی تمامی نمایندگان آن در تهران خلاصه می شدندو این برنامه هم به هم خورد.به این ترتیب به پیشنهاد آقای کاشفی مجمعی را در کرمانشاه به راه انداختیم و توسط آن کار می کردیم
کنفدراسیون چاپ تشکلی که نتوانست پا بگیرد
صنعت چاپ نیازمند همدلی و هم زبانی است صنعتی است که تکروی در آن معنا نمی دهد. باخبر شدیم که تشکل سراسری صنعت چاپ کشور در حال شکل گیری است . حتی هیات موسس آن هم که متشکل از سه نماینده ی تهران عبارت بودند از استاد علینقلی (رئیس اتحادیه ی چاپ تهران) و جلیل غفاری رهبر(رئیس اتحادیه صحاف) و احمد ابوالحسنی (رئیس اتحادیه لیتوگراف) و چهار نماینده ی شهرستان ها شامل غلامرضا شجاع (رئیس شرکت تعاونی لیتوگراف) و علی مغانی (رئیس اتحادیه ی چاپ مشهد) و مجتبی محمودیان ( رئیس اتحادیه چاپ اصفهان). در همین راستا سعی کردیم درباره ایجاد این تشکل سراسری نظر تک تک این عزیزان را جویا شویم ولی متاسفانه علی رقم تلاش بسیار نتوانستیم با رئیس اتحادیه چاپخانه داران تهران و اصفهان ارتباط بگیریم . ماحصل تلاش چاپ و نشر برای تهیه گزارش از تاریخچه تشکیل کنفدراسیون چاپ و تحرک امروز اهالی این صنعت پیش روی شماست
توزیع دلار همه را دور هم جمع کرد
محمد کلاری در پاسخ به این پرسش که کنفدراسیون صنعت چاپ چرا تا به حال شکل نگرفته و آیا در گذشته برای تشکیل چنین تشکلی تلاشی صورت گرفته یا خیر به چاپ و نشر می گوید : فکر می کنم در یال 82 یا 83 بود یک روز فردی به نام مرتضی هاشمی از وزارت بازرگانی با من تماس گرفت و من را احضار کرد. فکر می کنم ایشان آن موقع مدیر کل بودند به آنجا رفتیم ایشان گفت حدود 3 میلیون دلار ارز دولتی برای صنف شما در نظر گرفته شده است و بنا به اعتمادی که ما به شما داریم می خواهیم این را در اختیار شما قرار دهیم تا هرجور که صلاح است برای پیشرفت این حوزه هزینه کنید منتها نصف این مبلغ باید به شهرستان ها تخصیص داده شود و نصف دیگر برای تهران در نظر گرفته شده است
من کسی از استان ها را نمی شناختم اما با تحقیق بیشتر قرار شد که با ادارات کل ارشاد استان ها آن ها تماس گرفته شود و نفرات ذیربط را معرفی کنندو لیستی در اختیار ما قرار دهند . آن زمان حتی بسیاری از استان ها چیزی به عنوان اتحادیه در خود نداشته اند و معتمدینی بودند که کارهای تشکلی را به انجام می رساندند . لیست به ما داده شد و ما طبق آن از دوستان دعوت به عمل آوردیم بیش از 40 نفر به تهران آمدند و جلسه ای تشکیل شد. ما مساله را توضیح دادیم و همان روز 9 نفر به عنوان نماینده انتخاب شدند تا جایی که یادم می آید مثلا آقایان زینال زاده و غلامعلی زاده از تبریز بودند و از کرمانشاه کاشفی و رزقی نماینده مشهد حسین زاده و قم قانع صفت بود . از اصفهان کیوان فر و مشتاقی و از قزوین جلیلیان بودند تا جایی که یادم میاد نمایندگان دیگر لیوانی از مازندران بود و صبوری از شیراز از گرگان و رشت هم نمایندگانی بودند که اسمشان الان در خاطرم نیستم . خلاصه این ها انتخاب شدند و قرار شد هر کس هر پرفرمی از هرجا می تواند بگیرد و بیاورد و برابر با واردات انجام شده پرداخت ها انجام شود. پرداخت ها باید به صورت یکجا انجام می شد و اتحادیه ها هم توان این کار را نداشتند و برای سرو سامان دادن به این کار تعاونی نیاز بود از طرفی بسیاری از استان ها اتحادیه نداشتند و تعاونی داشتند و بالعکس . بالاخره من به تبع کار پیشنهاد دادم که هر ماه یک جلسه در یکی از شهرستان ها برگزار شود که برای اولین جلسه هم حسین زاده نماینده مشهد همه را به آنجا دعوت کرد و جلسه اول در مشهد برگزار شد . در واقع بنای این اتحادیه همین پول بود که به تشکیل تعاونی و اتحادیه سراسری انجامید یعنی گفتیم حالا که این تجمیع صورت گرفته بهتر است برای سهولت کارهای آتی و همچنین مودت بیشتر بین صنعت گران چاپ یک اتحادیه سراسری (کنفدراسیون صنعت چاپ ) داشته باشیم
مجوزی برای اتحادیه سراسری
بنده به وزارت بازرگانی رفتم و برای تشکیل یک اتحادیه ی سراسری درخواست مجوز کردم که کمال همکاری صورت گرفت و مجوز آن به سرعت آماده شد. بعد با همکاری همین دوستانی که از سراسر کشور آمده بودند تشکلی هم از تعاونی استان های کل کشور راه انداختیم و جواز آن را گرفتیم و بر مبنای آن شروع به کار کردیم این مدارک هنوز موجود است و خود من یک نسخه از آن را دارم
اتحادیه و تعاونی به صورت مستقل اما هماهنگ باهم به کار ادامه می داد و ما سمینارهای سالانه هم برگزار می کردیم. بعداز مدتی من استعفا دادم و از تشکل بیرون آمدم و کار را به هیات مدیره شرکت های تعاونی سپردم شرکت تعاونی هنوز هم وجود دارد اما فعال نیست اکنون اسناد و مدارک و حساب و کتاب ها نزد آقای مقانی در اتحادیه ی واردکنندگان و صادرکنندگان است
زمانی که خودمن فعالیت داشتم یک اتاق در طبقه ی پنجم اتحادیه تهران به اتحادیه سراسری اختصاص داده بودم که افراد بعدی که آمدند اولین کاری که کردند تخلیه ی آن اتاق بود. من آن جا را تخلیه کرده و سایر اسناد و مدارک و ملزومات دیگر را به بالاخانه چاپخانه صادق منتقل کردم اما پس از آن دیگر نمایندگان کاری نکردند و کار مسکوت ماند . وقتی این مسئله پیش آمد به فکرم رسید که با تجمیع حومه تهران اتحادیه استانی را تشکیل دهم کرج و ورامین و رباط کریم و دماوند و امثال آن ها در طرح من حضور داشتند اما دیدیم که مثلا فیروزکوه چاپخانه ندارد و دماوند فقط دو چاپخانه دارد و فقط کرج بود که 70 چاپخانه داشت از این رو اگر اتحادیه تشکیل می شد چندان کارایی نداشت و از طرفی تمامی نمایندگان آن در تهران خلاصه می شدندو این برنامه هم به هم خورد.به این ترتیب به پیشنهاد آقای کاشفی مجمعی را در کرمانشاه به راه انداختیم و توسط آن کار می کردیم